در حالی که اختلالات هورمونی خاص وجود دارد که منجر به چاقی میشوند، بزرگترین اکثریت شیوع چاقی نتیجه خوردن بیش از حد و همراه با سطح فعالیت بدنی کم است. اگرچه برخی افراد چاق نیز از بدترکیبی تصویر خود رنج میبرند، اما دیگر بیماریهای مرتبط با چاقی اغلب در این افراد شایع هستند: آسم، سندرم کاهش حجم هوای تنفسی، صدمات ارتوپدی، بیماری دستگاه گوارش، نئوپلازی، دیابت ملیتوس نوع ۲ (DM)، و اختلالات قلبی و عروقی (CVD). در نتیجه، چاقی به طور قابل توجهی امید به زندگی را کاهش میدهد و یا کیفیت زندگی را پایین میآورد. اگرچه در قرن ۲۰ هدف اصلی در مراقبت از چاقی کنترل اختلالات کلسترول بود، اما در قرن ۲۱ هدف اصلی پیشگیری از چاقی شکمی است؛ چرا که توزیع تجمع بافت چربی ارتباط نزدیکی با CVD دارد. با وجود بسیاری از تلاشهای متخصصان و سازمانهای مراقبتهای بهداشتی، شیوع چاقی از جمله در کشورهای در حال توسعه در حال افزایش چشمگیری است. پیشگیری و کنترل چاقی یک کار دشوار است و نیاز به همکاری نزدیک بین پزشکان، پرستاران اجتماعی، معلمان، روانشناسان، متخصصان تغذیه و متخصصان ورزش دارد.
پیامدهای متابولیکی و پاتولوژیکی چاقی شکمی
شاخص حساس افزایش خطر سلامت به عنوان نتیجه چاقی، چاقی شکمی است، یعنی تجمع بافت چربی در ناحیه شکم که منجر به افزایش دور کمر میشود. در حالی که چاقی مرکزی میتواند فقط با نگاه کردن به بدن برهنه مشخص شود، ارزیابی دقیقتر با اندازگیری دور کمر تعیین میشود. افزایش خطر ابتلا به اختلالات CVD آینده با دور کمر > ۱۰۲ سانتیمتر در مردان و > ۸۸ سانتیمتر در زنان در ارتباط است.
افزایش توده بافت چربی در درجه اول به هیپرتروفی سلولهای چربی (آدیپوسیتها) مربوط است، که ناشی از افزایش مقدار تری گلیسیرید (TG) در هر سلول چربی است. به مقدار کمتر، بافت چربی توسط هیپرپلازی به عنوان مثال با افزایش تعداد سلولهای چربی رشد میکند. تبدیل پری آدیپوسیتها به سلولهای چربی بالغ در فرآیند هیپرپلازی بسیار مهم است. هیپرپلازی سلول چربی ممکن است در شرایط خاصی، از جمله در فرزندان رخ دهد. مقدار پایه اولیه سلولهای چربی در هنگام تولد تعیین می شود، اما این موضوع میتواند بیشتر توسط زیادهروی در تغذیه کودک و عدم تعادل انرژی اضافی تحریک شود. تعداد سلولهای چربی یک بار در سنین جوانی ایجاد میشود، و تنها در طول بزرگسالی کمی تغییر میکند: سلولهای چربی یک نیمه عمر طولانی دارند. نیمه عمر TG بافت چربی، محاسبه شده است که محدود به ۱۸۰-۲۰۰ روز میباشد . در نتیجه، کاهش توده بافت چربی در بزرگسالان به طور عمده ناشی از کاهش اندازه سلولهای چربی با کاهش تعداد مولکول TG در بافت چربی، به جای کاهش تعداد سلولهای چربی است. بافت چربی در افراد چاق معمولاً شامل سلولهای چربی بزرگ (هیپرتروفی) است.
این امر میتواند یک اشتباه باشد که بافت چربی را صرفاً به عنوان یک ذخیره چربی نگاه کنیم. بافت چربی توسط سیگنالهای اندوکرینی و سیستم عصبی تنظیم میشود. سلولهای چربی مشهور به مشارکت خیلی فعال در تنظیمات هورمونی هستند . علاوه بر سلولهای چربی، بافت چربی نیز شامل بافت همبند، رشتههای عصبی و ایمنوسیتها هستند. بافت چربی با تنظیمات هورمونی کلی با ترشح پیام آوران هورمونی (آدیپوکینها) یکپارچه میگردند که دیگر سیستمهای بدن را هماهنگ و تحت تأثیر قرار میدهند. این پیام آوران شامل لپتین، رزیستین و دیگر سیتوکینها مانند آدیپونکتین، فعال کننده پلاسمینوژن مهار کننده ۱ و پروتئینهای سیستم آنژیوتانسین رنین است. بافت چربی نیز به متابولیسم هورمونهای جنسی و گلوکوکورتیکوئیدها کمک میکند. به این ترتیب، (هیپرتروفی) سلولهای چربی میتواند به مرگ و میرهای مرتبط به چاقی کمک کند. عواقب متابولیکی و پاتولوژیکی چاقی در حال حاضر تأیید شده است.
دیابت ملیتوس نوع ۲ (DM)
گزارشهای قانع کننده متعددی وجود دارد که ارتباط بین چاقی و DM را نشان میدهند . متا آنالیز ۱۷ مطالعه آیندهنگر و ۳۵ مطالعه مقطعی در افراد سنین ۱۸ تا ۷۴ سال ارتباط بین چاقی و بروز و یا شیوع دیابت را تأیید کردند. رابطه خطی نزدیک بین چاقی و دیابت نیز در ایالاتهای مختلف آمریکا ثبت شده است. شیوع دیابت در افراد چاق (kg/m² BMI> ۳۰) حدود ۳.۴ برابر بیشتر است، به طوری که در افراد با وزن طبیعی برعکس است. با این حال، باید ذکر بشود که خود چاقی احتمالاً تنها به خطر بیشتر DM کمک نمیکند. عوامل همکار کمک کننده به DM در افراد چاق نیز ممکن است عدم فعالیت بدنی، مصرف بیش از حد کربوهیدرات، و یا استعداد ژنتیکی باشد. بنابراین تخمین تأثیر خود توده بافت چربی مفرط بر خطر DM دشوار است. تجمع توده بافت چربی انتشار اسیدهای چرب آزاد به گردش خون را افزایش میدهد. این اسیدهای چرب آزاد به عضلات اسکلتی و کبد برای اکسیداسیون اولیه به جای گلوکز حمل و نقل میشوند. در نتیجه، مصرف گلوکز در عضله کاهش مییابد (که منجر به کاهش جذب گلوکز میشود) و کبد با افزایش گلوکونئوژنز پاسخ میدهد (که منجر به رها شدن گلوکز بیشتر میشود). زیرا اسیدهای چرب آزاد، آپوپتوز سلولهای بتا پانکراس را افزایش میدهد، در چنین وضعیت متابولیکی سلولهای بتا به طور موثر به افزایش گلوکز با پاسخ انسولین کافی پاسخ نمیدهند (که منجر به ترشح انسولین کافی شود). در نتیجه این آبشار فیزیولوژیکی، اختلال حساسیت به انسولین و افزایش گلوکونئوژنز در چند سال اول است، سپس با انحلال سلولهای بتا پانکراس به منظور ترشح مقادیر کافی انسولین دنبال میشود، که منجر به افزایش قند خون و یا DM در سالهای بعدی میشود.
علاوه بر این، تجمع بافت چربی بیش از حد فرایندهای التهابی در بافت چربی را افزایش میدهد. بدن توسط ترشح مواد شبه هورمونی، هم پیش التهابی و هم ضد التهابی پاسخ میدهد. یک توازن مناسب بین این مواد در بدن به هماهنگی پاسخ ایمنی کافی کمک میکند. هنگامی که متابولیسم به سمت DM جابجا میشود، یک عدم تعادل به سمت التهاب رخ میدهد. نتیجه این عدم تعادل فرآیند التهابی نهفته مزمن است که بیشتر موجب DM میشود. چند سیتوکین مترشح از سلولهای چربی، و آدیپوکینها، مشهور هستند که دیابتزا میباشند: اینترلوکین ۶، عامل نکروز تومور آلفا، پروتئین متصل به رتینول و رزیستین. این مولکولها ممکن است به حساسیت انسولین کمتر، افزایش گلوکونئوژنز و القاء آپوپتوز سلولهای بتا پانکراس کمک کنند.
بیماریهای قلبی عروقی (CVD)
توسعه CVD به عنوان نتیجه چاقی پیچیده است و شامل آبشارهای مختلف میشود. چاقی شکمی ضایعات آترومی را افزایش میدهد. اندوتلیوم سالم به طور مناسب به تماس لکوسیتها و مونوسیتهای در گردش خون پاسخ میدهد. اما کینینهای التهابی (مانند برادی کینین، کالیدین، کینین C۲) به طور منفی ساختار و عملکرد سلولهای اندوتلیال را تحت تأثیر قرار میدهند. این منجر به تحریک انواع مولکولهای چسبان لکوسیتی میشود. یک فرایند پیچیده که مبتنی بر تعامل بین سلولهای اندوتلیال، ماکروفاژها، سلولهای صاف عضلانی و یک نوع خاص از لنفوسیتهای T است. فعالسازی مونوسیتها و لنفوسیتها باعث تحریک طیف گستردهایی از سیتوکینها و کموکاینها میشود. این مجموعه برای اختلال عملکرد سلولهای اندوتلیال در صحنه ظاهر میشوند؛ با آسیب و اختلال آنها منجر به پلاکهای آترواسکلروزی میشود.
چاقی نیز فرآیندهای طرفدار اکسیداتیو را تحریک میکند و باعث اکسیداسیون لیپوپروتئینها به ویژه زیرمجموعه لیپوپروتئین کم چگالی (LDL) میشود. در مقابل، لیپوپروتئینهای با چگالی بالا (HDL) به طور سودمندی از طریق مهار کردن آتروژنز عمل میکنند. HDL توانایی حذف LDL اکسید شده به طور مستقیم از پلاک آترواسکلروز را دارد. چنین مکانیزم انتقال لیپوپروتئین معکوس به طور قابل ملاحظهای خطر آتروژنز را کاهش میدهد. همچنین کلسترول از ماکروفاژها و سلولهای کف آلود به کبد منتقل میشود جایی که به اسیدهای صفراوی متابولیزه میشود. یک بخش معمولی تأثیر متابولیک نامطلوب چاقی کاهش HDL کلسترول است. همچنین میزان ترشح پایه لیپوپروتئین با چگالی بسیار پایین (VLDL) در مقدار طبیعی قند خون افزایش مییابد اما مقاومت به انسولین، مردان چاق منجر به افزایش تری گلیسرید میشود.
همچنین CVD نیز میتواند به دلیل حداقل بخشی از فشار خون بالا در افراد چاق باشد. ارتباط بین چاقی و فشار خون بالا به خوبی مشخص شده است. فشار خون بالا غیرطبیعی یک چالش خطر بالا برای عروق و قلب است. مکانیزمهای پاتوژنیک در افراد چاق مربوط به کاهش تولید نیتریک اکسید، همراه با مقاومت لپتین است. چند ناهنجاری مرکزی و محیطی که میتواند توسعه یا حفظ فشار خون بالا در چاقی را شرح دهد مشخص شدهاند. این عوامل عبارتند از فعال شدن سیستم عصبی سمپاتیک و سیستم رنین-آنژیوتانسین-آلدوسترون میباشد. چاقی نیز همراه با اختلالات عملکردی کلیه است که ممکن است نقش مهمی در توسعه فشار خون بالا ایفا کند.
آسم
رابطه بین چاقی و آسم در مطالعات طولی و مقطعی مختلف مشاهده شده است. اکثر مطالعات آیندهنگر گزارش کردهاند که چاقی یک عامل خطر برای توسعه آسم، با نسبت بین ۱.۱ و ۰.۳ مطابق با بالاترین و کمترین دسته BMI است. با این حال، مکانیسم دقیق که چگونه چاقی به توسعه آسم کمک میکند مبهم است. تغییرات آتوپی، توسعه ریه، پاسخ ایمنی (سیتوکینهای التهابی / ضد التهابی)، فاکتور رشد مبدل β-۱، و یا ایتاکسون در حال حاضر به عنوان ارتباطات بالقوه بین چاقی و آسم در نظر گرفته میشوند.
سندرم کاهش هوای ریه چاقی
سندرم کاهش هوای ریه چاقی (OHS) به عنوان مجموعه سه گانه چاقی، کاهش هوای ریه در روز و اختلال تنفس در خواب، در غیاب علت عصبی و عضلانی، مکانیکی، و / یا متابولیکی تعریف میشود. افراد مبتلا به OHS معمولاً هیپرکاپنه را در طول روز و هیپوکسمی (PCO۲> ۴۵ میلیمتر جیوه، سقوط PaO۲ <۷۰ میلیمتر جیوه) و آپنه خواب را نمایش میدهند. شیوع OHS در افراد چاق به مقدار ۱۰-۲۰% با افزایش شیوع افزایش شدت چاقی برآورد میشود. اینکه چگونه چاقی باعث OHS میشود پیچیده است، اما برخی عوامل موثر تغییرات پیشنهاد شده است: افزایش مقاومت فوقانی راه هوایی، بار مکانیکی بیش از حد بر روی سیستم تنفسی (به دلیل افزایش وزن بدن)، عدم تطابق خون رسانی تهویه، حجم ریه کم یا آتلکتازی، اختلال پاسخ مرکزی به هیپوکسمی و یا هیپرکاپنه، حضور تنفس نامنظم در خواب، و یا اختلال پاسخ عصبی هورمونی.
نئوپلازی
شواهد اپیدمیولوژیک و مکانیکی قانع کنندهای برای ارتباط بین توده بیش از حد بافت چربی و سرطانهای زیر وجود دارد: آدنوکارسینومای مری، سرطان لوزالمعده، سرطان روده بزرگ، سرطان پستان پس از یائسگی، سرطان اندومتریال، سرطان کیسه صفرا، سرطان تیروئید و سرطان کلیه. بدیهی است که توسعه سرطان امید به زندگی را به طور قابل توجهی کوتاه میکند: با هر افزایش پنج m۲ / kg بالاتر از BMI ۲۵ m۲ / kg، یک افزایش ۱۰% در مرگ و میر سرطان مشخص شده است. ارتباط بین چاقی و نئوپلازی بسیار پیچیده است، اما چندین عوامل تغییرات پیشنهاد شده بالقوه برای توسعه سرطان در افراد چاق نظیر هیپرانسولینمی، افزایش یا کاهش ترشح آدیپوکینهای خاص، هیپوکسی، به ارث گذاشتن استعداد ژنتیکی، مهاجرت سلولهای استروما بافت چربی، التهاب، استرس اکسیداتیو، و یا سیستم فاکتور هستهای KB میباشند.
آسیبهای ارتوپدی
بدیهی است حضور چاقی به طور قابل توجهی خطر ابتلا به صدمات ارتوپدی را افزایش میدهد، به ویژه هنگامی که مداخلات ورزشی در حال اجرا هستند. به عنوان مثال، اضافه وزن و چاقی، همراه با افزایش ۴ برابری خطر ابتلا به دردهای عضلات اسکلتی محدود کننده کار هستند. به طور خاص، چاقی از نظر بالینی در اختلالات عضلات اسکلتی نقش دارد که پشت، ران، زانو، مچ پا و پا را دربر میگیرد، و به میزان کمتر آسیبهای بافت نرم قسمت بالای بدن و مچ دست را شامل میشود. این ممکن است قابل انتظار باشد که توسعه این صدمات ارتوپدی در افراد چاق ممکن است به طور قابل توجهی بیشتر باشد؛ زمانی که تمرینات حمل کننده وزن بدن، تمرینات حجم یا شدت بالا، در افراد مستعد آسیب (سابقه صدمات عضله اسکلتی مکرر و یا ناهنجاریهای قابل توجه بیومکانیکی) و یا در افراد با BMI بیشتر انجام میگیرد.
بیماریهای دستگاه گوارشی
چاقی یک عامل خطر شناخته شده برای مری، معده، کارسینوما کولورکتال، و همچنین بیماری ریفلاکس مری-معده، پانکراسی و یا اختلالات روده است. توسعه سرطان مری، معده و کولورکتال ممکن است به مقاومت انسولین، التهاب سیستمیک، و یا التهاب روده مرتبط باشد. واکنش به تغییرات التهاب موضعی به نظر میرسد همراه با افزایش خطر برای توسعه بیماری ریفلاکس مری-معده، پانکراس، و یا اختلالات روده باشد.
مرگ و میر
در افراد با بالاترین شاخص توده بدنی، مردان و زنان سفید، به ترتیب دارای خطر نسبی مرگ زودرس ۲.۵۸ و ۲.۰۰ سال هستند، در مقایسه با کسانی که BMI ۲۳.۵-۲۴.۹ m۲ / kg دارند. مطالعه دیگری نشان میدهد امید به زندگی به طور قابل توجهی در افراد چاق، در مقایسه با همتایان لاغر کاهش مییابد. زنان و مردان چاق چهل ساله غیرسیگاری در حدود ۷.۱ و ۵.۸ سال امید به زندگی خود را از دست میدهند زمانی که یک BMI بالاتر از ۳۰ m۲ / kg شروع شد در نتیجه، نه تنها چاقی به عوارض بیشتر، مانند مراجعه به بیمارستان، معلولیتهای جسمی و کیفیت پایینتر زندگی کمک میکند، بلکه امید به زندگی را نیز به شدت کاهش میدهد.
نتیجه گیری
با وجود بسیاری از تلاشهای متخصصان و سازمانهای مراقبتهای بهداشتی، شیوع چاقی از جمله در کشورهای در حال توسعه افزایش چشمگیری داشته است. چاقی با بیماریهایی مانند صدمات ارتوپدی، آسم، سندرم کاهش هوای ریه، بیماریهای دستگاه گوارش، سرطان، دیابت نوع ۲ و اختلالات قلبی و عروقی همراه است. در نهایت، چاقی به طور قابل توجهی امید به زندگی را کوتاه میکند و یا کیفیت زندگی را کاهش میدهد. در قرن ۲۱، یک هدف اصلی در طب فعلی پیشگیری و درمان چاقی است.
امین بویراحمدی/دانشجوی دکترای فیزیولوژی ورزشی/هیات پزشکی ورزشی استان خوزستان
. neoplasia
. diabetes mellitus type ۲ (DM)
. accompanying cardiovascular disorders (CVD)
. immunocytes
. activating plasminogen inhibitor-۱
. diabetogenic
. atherogenicity
. inflammatory kinins
. kallidin, C۲ kinin
. foam cells
. normoglycemic
. hypertriglyceridemia
. atopy(آلرژی خانوادگی شامل آسم، کهیر و ...)
. eotaxon
. obesity hypoventilation syndrome (OHS)
. hypercapnia
. ventilation-perfusion
. atelactasis(افت بخشی یا کل ریه)
. oesophagal adenocarcinoma
. endometrial cancer
. colorectal
ارسال نظر