(1)
ورزش با رشد اجتماعی و روانشناختی کودکان ارتباط پیدا می کند و باعث تغییرات مثبت در آنها می شود. به والدین توصیه می شود که درراستای حضور در گروه های ورزشی برای کودکان خود برنامه ریزی کنند. اگر والدین بتوانند از سنین پیش دبستانی فضای انگیزشی مناسبی را جهت ورزش برای کودکان فراهم کنند، می توانند پایه گذاری رفتارهای پایه سلامت در کودکان برای آینده باشند اما والدین باید بدانند که هدف از ورزش در کودکان زیر 12 سال در وجه اول ایجاد لذت و علاقه مندی به ورزش است و مراقب باشند که حضور کودک درمیادین ورزشی باعث اضطراب، دلسردی و احساس ناتوانی در او نشود.
(2)
والدین هشیار نه تنها در فضای ورزشی بلکه در فضای زندگی باید توجه داشته باشندکه در هنگام انجام فعالیت های کودک در زمینه های گوناگون(تحصیلی-مهارتی-ورزشی) با همراهی و حمایت از او، کودک را به سمت تلاش سوق دهند نه اینکه نتیجه گرا باشند. لذا هدف اصلی آنها باید ایجاد هر چه بهتر تسلط توأم با لذت باشد. والدین ورزشکاران نخبه به همراهی و دلگرمی زمینه توانایی را برای فرزندان خود ایجاد نموده و پس از تسلط کافی در زمینه های رقابتی کودک خود را همراهی می کنند. پس هدف از ورزش رقابت و برنده شدن نیست.
(3)
والدین موفق درهنگام تمرینات ورزشی با مربی کودک رابطه ای شفاف و محترمانه دارند و به ارزیابی های مربی احترام می گذارند و کودک خود را با سایرین در تمرینات ورزشی مقایسه نمی کنند. اعتماد به مربی کمک می کند که او با استقلال بیشتری کودک را در تسلط بر اهداف ورزشی همراهی کند. پس ارتباط متقابل والدین و مربی یکی از زمینه های حمایت کودک در جهت کسب لذت از ورزش است و به کودک فرصت می دهد که با توانایی خود در رسیدن به مهارت کافی گام بردارد.
(4)
والدین کمال گرا در کودکان خود تنش ایجاد می کنند زیرا زودتر از موعد در مورد قهرمانی و آینده ورزش حرفه ای با کودک خود سخن می گویند و خطاهای زیر را مرتکب می شوند:
- کودک را سرزنش می کنند.
- کودک را تحقیر می کنند.
- از کودک خود می خواهند حرکات ورزشی خود را نمایش دهد.
- از کودک خود به عنوان قهرمان یاد می کنند.
- کودک خود را مقایسه می کنند.
- به او رشوه می دهند و از پاداش های غیر ضروری استفاده می کنند. یعنی آرام آرام لذت ناشی از ورزش حذف می شود و ورزش وسیله رسیدن به خواسته های دیگر می شود.
مراقب باشیم که دچار خطاهای فوق نشویم.
(5)
در بحث قبلی به نقطه نظر اصلی مربیان در مورد دخالت والدین در ورزش اشاره کردیم شما چگونه می اندیشید؟
توصیه اصلی این است که والدین باید از وظایف و نقش خود در ورزش کودک آگاهی داشته باشند و این آگاهی تنها از ارتباط دو جانبه ی پویا با مربی به دست می آید. پس ملاقات و گفتگوی مربیان با والدین کودکان باعث درک بهتری از شرایط کودک و احتمال دستیابی به اهداف می شود.
توصیه جدی این است که والدین از مداخلات غیر ضروری بطور جدی اجتناب کنند و اگر مربی از آنها تقاضایی دارد به این تقاضا احترام بگذارند و در هنگام بیان دغدغه های خود بتوانند شفاف دلایل خود را در فضایی آرام با مربی مطرح کنند.
رابطه والدین و مربی یک رابطه اثر گذار جدی است که نیاز به آموزش هر دو طرف در مورد تکامل حرفه ای تر دارد.
(6)
در بحث حضور خانواده در ورزش کودکان، والدین به سه دسته تقسیم می شوند:
- والدین با حضور کمرنگ.( شامل: دو گروه والدین بی علاقه و والدین بی اطلاع)
- والدین با حضور پر رنگ (شامل : دو گروه والدین تحریک پذیر و والدین متعصب)
- والدین با حضور متوسط( یعنی والدینی که با مربی همراهی دارند و حضور آنها در آستانه تعادل باشد)
سوال اصلی شما در کدام گروه قرار می گیرد.
(7)
هنر اصلی والدین در شروع ورزش به شکل حرفه ای بسیار مهم است که بتوانند روحیه تلاش و تمرین را در کودک خود نهادینه کنند لذا توصیخ می شود که والدینی که کودکان آنها در فضای رقابتی ورزش وارد شده اند حتما از مشاوره های روانشناسی ورزش در هیات های پزشکی ورزشی استفاده کنند. زیرا بعد از دستیابی کودکان به تسلط جسمانی مطلوب چالش اصلی نقش آموزش آمادگی های روانی است که در حین مسابقات ورزشی فاکتوری اثر گذار است.
(8)
یکی از مهمترین ملاحضات والدین این است که سبک رفتار خود را با مربی مورد توجه و تحلیل قرار دهند که بتوانند در حین همراهی با کودک خود با مربی او نیز همراهی لازم را داشته باشند.
شاید دانستن دیدگاه مربیان نسبت به والدین کودکان ورزشکار برای شما هم جالب باشد.
مربیان درخصوص دخالت والدین در ورزش کودکان سه نقطه نظراصلی دارند:
- دسته ای موافق حضور والدین و دخالت خانواده ها هستند. از نظر آنها والدین عنصر اصلی در فرایند آموزش به کودکان به شمار می آیند و منابع انسانی مهمی در تاثیر و اجرا ی نظرات مربی هستند.
- دسته که حضور خانواده را ضروری می دانند و معتقدند حضور والدین در ورزش کودکان نباید دائمی باشد.
- دسته ای که معتقدند والدین باید از چرخه ی ورزش کودک حذف شوند و به عقیده مربیان؛ حضور والدین بیش از آنکه مفید باشد، دردسر ساز است.
نکته مهم اینکه تعداد زیادی از مربیان طرفدار نظریه سوم هستند.شما چطور؟
(9)
والدین باید دقت کنند که بهترین مدل ورود کودکان به ورزش مدل اجتماعی ورزش است یعنی ورزش به عنوان عمل لذت بخش در نظر گرفته می شود که فشار روانی زیادی به کودک وارد نمی کند. در مدل اجتماعی ورزش کردن روشی برای برقراری ارتباط با دیگران است و باعث می شود فرد احساس خوبی داشته باشد مثل ورزش هایی که با دوستان انجام می شود و صرفأ ورزش برای ورزش ، هدف است.
(10)
اگر گام های اولیه شروع ورزش کودکان بصورت مدل اجتماعی باشد پس از مدتی که کودک تسلط پیدا کرد (مدل رقابت ورزشی) هم می تواند آغاز شود. در این مدل مربیان بدنبال سرمایه گذاری مطمئن و آموزش فشرده هستند و بین ورزشکاران مبتدی و حرفه ای تفاوت قائل می شوند و بطرف تمرینات منظم و حرفه ای می روند. در واقع ورزش به سبک زندگی ورزشکار تبدیل می شود و باید ورزشکار حتی الامکان دارای آمادگی در بهترین حالت باشد که بتواند در عرصه رقابت ها موقعیت خود را حفظ کند.
(11)
اگر کودک شما دارای استعداد وتمرینات مناسب هست و انگیزه حضور در ورزش رقابتی را پیدا کرده است باید بخاطر داشته باشد که رسالت شما در این برهه از زمان بسیار خطیر است چرا که او وارد فضای تنش و فشار روانی می شود و در بستر ورزش او درمعرض پیروزی و شکست های متوالی قرار می گیرد.
(12)
بخاطر داشته باشیم که هدف اصلی ما در ورزش کودکان (زیر 12 سال) در درجه اول حفظ سلامت کودکان و پرورش احساس لذت و تسلط است و نباید سلامت کودک وسیله ای برای رسیدن به اهداف سایر افراد از جمله والدین یا مربیان باشد. در مثلث والد، کودک، مربی هدف اصلی باید کودک باشد نه اینکه کودک وسیله ای باشد که والدین به آرزوهای از دست رفته خود برسند و یا اینکه مربیان با قهرمان پروری بدنبال اثبات مهارت خود باشند.
پس بخاطر داشته باشیم که باید با حمایت و همراهی والد و مربی و حفظ سلامت جسمی و روانی در جاده پیشرفت با آرامش گام بردارند.
گردآوری : دکتر مژگان سعیدی مسوول کمیته روانشناسی هیأت پزشکی ورزشی استان کرمانشاه
منبع :
مربیگری کودکان در ورزش
مؤلف: دکتر مارتین لی
مترجم: دکتر لاله سامع
ارسال نظر