اعتمادبهنفس ما در انجام یک فعالیت ورزشی از ۴ منبع تأثیر میپذیر: ۱) تجربیات قبلی خودمان؛ ۲) تجربههای جانشینی (دیدن تجارب دیگران)؛ ۳) ترغیبهای کلامی (خود یا دیگران)؛ ۴) نحوهای که حالات هیجانی و بدنی خود را تعبیر میکنیم. در ادامه هریک از این موارد را به اختصار تشریح میکنیم.
تجربههای قبلی: اینکه ما در تجربههای قبلی خود توانسته باشیم فعالیتی ورزشی را با موفقیت پشت سر بگذاریم تأثیر بسزایی در اعتمادبهنفس ما برای انجام آن فعالیت در موقعیتهای مشابه بعدی خواهد داشت. با این توصیف یکی از راههای افزایش اعتمادبهنفس در ورزش این است که برای خود اهداف واقعبینانهای تعریف کنیم که فراتر از توان ما نباشد. با نائل شدن به این اهداف احساس خودکارآمدی و اعتمادبهنفس ما فزونی خواهد یافت و به تدریج با ارتقاء اهدافی که در نظر میگیریم میتوانیم اعتمادبهنفس خود را نیز به تدریج افزایش دهیم.
تجربههای جانشینی: تجربههای جانشینی به معنای دیدن افراد دیگری است که در انجام یک فعالیت موفق عمل میکنند، چه این دیدن به صورت واقعی باشد، چه از طریق دیدن دیگران در قاب رسانههای تصویری. وقتی افرادی را میبینیم که بهلحاظ توانایی یا سایر ویژگیهای تأثیرگذار در عملکرد ورزشی به ما شبیه هستند، و در انجام یک فعالیت ورزشی موفق ظاهر میشوند احساس کارآمدی و اعتمادبهنفس ما فزونی مییابد. نکتهای که در این مورد حائز اهمیت است این است که دیگری را در توانایی شبیه خود ببینیم، نظارهگر تجربیات دیگران بودن در حالی که آنها را از خود توانمندتر بیابیم میتواند در یک مقایسۀ بالا به پایین به کاهش اعتمادبهنفس ما منجر شود.
ترغیب کلامی: ترغیب کلامی زمانی رخ میدهد که افراد معتبر از نگاه ما (مثل مربی، همتیمی، والدین، ...) در مورد تواناییمان بازخورد مثبتی میدهند. این مسئله حتی میتواند از جانب خود ما نیز باشد. هرچند که معمولاً این ترغیبهای کلامی یا خودگوییهای مثبتی که با خود داریم خیلی دوام نمیآورند، اما غالباً تا آن حد بادوام هستند که به ما کمک کنند تا یک فعالیت را به انجام برسانیم و درنتیجه پیرو آنچه بالاتر در رابطه با تجربههای قبلی اشاره شد، بدین طریق بر افزایش اعتمادبهنفس ماتأثیر بگذارند.
نحوۀ تعبیر حالات هیجانی و فیزیولوژیکی: افکار و تعبیرهای ما پیرامون حالتهای هیجانی و جسمیمان (نظیر برانگیختگی، خستگی، ...) بیش از واقعیت این حالتها بر خودکارآمدیمان تأثیرگذار است. برای مثال اینکه خودمان را خسته ارزیابی کنیم بر کارآمدیمان در پیمودن یک مسیر ۳ کیلومتری بیش از خود خستگی جسمانی اثر دارد. به طریق مشابه، چنانچه برانگیختگی خود پیش از انجام یک مسابقه را به آمادگی خود برای انجام آن مسابقه تعبیر کنیم بر اعتمادبهنفسمان برای حضور در مسابقه تأثیر میگذارد.
شاید با خود بگویید که آنچه در بالا ذکر شد بسیار سادهانگارانه است، بله حق با شما است مسئله به این سادگیها نیست. عوامل دیگری نیز هستند که بر اعتمادبهنفس ما در فعالیتهای ورزشی تأثیرگذارند که در این مقال نمیگنجند. مضاف بر آن، در موقعیتهای ورزشی مختلف موارد فوقالذکر به شیوههای گوناگونی بر یکدیگر تأثیر متقابل دارند و پاسخ افراد به این عوامل هم مشابه هم نیست. برای مثال ممکن است تجربههای قبلی برای ورزشکاری بیشتر تأثیرگذار باشد ولی برای دیگری ترغیب کلامی از جانب مربی این کارکرد را داشته باشد، حال آنکه برای فردی دیگر این ترغیب کلامی موجب این شود که او انتظارات مربی از خود را بالا ارزیابی کرده و حتی خودکارآمدیاش افول کند.
امید است با آشنایی با عوامل تأثیرگذار بر اعتمادبهنفس خود بتوانیم گامی رو به جلو در ارتقاء کارآمدی خود در انجام فعالیتهای ورزشی برداشته و به سمت رفتارهای پیشران در زمینۀ سلامت خود و جامعه حرکت کنیم.
منبع
Tod, D. (۲۰۲۲). Sport Psychology: The Basics (۲nd ed.). Routledge. https://doi.org/۱۰.۴۳۲۴/۹۷۸۱۰۰۳۱۴۱۸۱۵
ارسال نظر