اشنایی با دستگاه سیستم عضلانی و استخوانی بدن
دستگاه های بدن انسان درست مانند یک مجموعه باهم کار میکنند درحالی که کار کرد اختصاصی خود دارند. آنها با هم کار میکنند تا سلامت و کارایی بدن حفظ شود.
در مورد تعداد دستگاههای اصلی و واقعی بدن اختلاف وجود دارد. عضلات، استخوان ها و مفاصل با هم سیستم عضلانی –استخوانی را میسازند و برای انجام دادن اقدامات فیزیکی و فیزیو لوژیک به یک دیگر وابستهاند. برخی دستگاهها جنبه عمومی دارند و در همه جای بدن یافت میشوند. بافت پیوندی از این گروه میباشد.
دستگاه اسکلتی:
اسکلت ساختاری سفت و متحرک است که از بدن حفاظت میکند. استخوان ها مانند اهرم و محل اتصال عمل میکنند و حرکت را امکان پذیر میسازند. استخوانها در جهت دستگاههای دیگر نیز کار میکنند.
سلولهای خونی در بافت چربی داخلی استخوان (مغز قرمز) رشد میکنند. بدن از مواد معدنی ذخیره شده در استخوانها برداشت میکند؛ مثلا هرگاه اعصاب برای کارکرد خود به کلسیم نیاز داشته باشند از ذخیره آن در استخوان بر میدارند.
بخش های اسکلتی:
جمجمه، ستون مهره، دندهها، استخوانهای سینه (اسکلت مرکزی)
استخوانهای دست و پا، شانه و لگن خاصره (اسکلت ضمیمهای)
رباطها
دستگاه عضلانی:
عضلات در کنار اسکلت کار میکنند و نیروی لازم برای حرکت را از ظریفترین تا پیچیدهترین آنها فراهم میآورند. ماهیچههای غیر ارادی به طور گسترده در فرآیندهای کنترل اندام داخلی، مانند خون و گوارش فعال هستند. عضلات به اعصاب، که آنها را کنترل میکنند و خون که وظیفه تغذیه آنها را به عهده دارد وابستهاند.
بخشهای عضلانی:
ماهیچههای اسکلتی که به استخوانها متصلاند.
ماهیچههای صاف درون اندامها
رباطها
پشتیبانی و حرکت:
عضلات، استخوانها و مفصلهای بدن شبکهای حمایتی ایجاد میکنند که انجام دادن حرکات بسیار زیادی را برای بدن امکان پذیر میسازد. ماهیچهها و استخوانها کنشهای زیادی با دیگر دستگاههای بدن دارند. یکی از این دستگاهها، دستگاه عصبی میباشد که کنترل و هماهنگ کردن عضلات را به عهده دارد، دستگاه دیگر خون است که تامین انرژری و رفع نیازهای بنیادین عضلات را عهدهدار است.
ستون مرکزی؛ مهرهها "برج"ستون نخاعی را میسازند. این برج نه تنها ساختار حمایتی مرکزی بدن است بلکه با انعطاف پذیری و اتصالش، حرکت سر و بدن را در حالتهای مختلف امکان پذیر میکند.
دستگاه عضلانی هیچگاه آرام و سکون ندارد، حتی زمانی که شما در خوابید.
دستگاه تنفس، قلب و رودهها در حال کار کردن هستند. اغلب عضلات در هنگام خواب بی حرکت و آراماند اما هراز گاهی به کار میافتند تا با تغییر دادن وضع بدن از له شدن اعصاب و رگها جلوگیری کنند و به این ترتیب، مانع کبود خون و صدمه دیدن اندامها شوند و از دستگاههای بدن محافظت کنند.
همکاری ماهیچهها؛ جزحرکات ساده، مانند پلک زدن، بقیه حرکات بدن نتیجه انقباض عضلات زیادی هستند. حرکت ظریفی مانند لبخند زدن به وسیله ۲۰ ماهیچه در صورت شکل میگیرد. هنگام نوشتن ۶۰ ماهیچه در دست، بازو و مچ به کار گرفته میشود. برای حرکت بازو، عضلات شانه به کار میافتند، برای حفظ تعادل بقیه بدن نیز عضلات بیشتری فعال هستند. البته در این حال بقیه ماهیچهها در حال استراحت نیستند. آنها کشش خود را حفظ میکنند، زیرا عضله مخالفشان در حال کار است. در واقع، عضلات در حال داد و ستدند.
توانایی ما برای حرکت کردن وسلامتی اسکلت و عضلاتمان با رعایت تمرینات سه گانه شامل : تمرینهای کششی، استقامتی و انعطاف پذیری حفظ خواهد شد. گرم کردن و سرد کردن بدن با ورزش مانع صدمه دیدن ناگهانی عضلات میشود.
فشار و انعطاف پذیری : انعطاف پذیری استخوانها کم است و همین ویژگی به آنها کمک میکند تا فشارهای طبیعی را جذب کند؛ بدون اینکه ترک بخورند یا بشکنند.
دستگاه گیرنده کار گذاشته شده در ماهیچهها، استخوانها و مفصلها، انها را از صدمه دیدگی محافظت میکند. ریز گیرندههای موجود در آنها وبخشهای درونی، مانند رباطها و تاندونها، نیروهای کششی و فشارنده را اندازه میگیرند. پیامهای عصبی ضمن تغذیه اطلاعاتی مغز، اخطارها وفشارهای وارده به استخوان را به صورت ناراحتی و درد ثبت میکنند. آگاهی از درد، بدن را به واکنش وا میدارد.
تندرستی متقابل: ارتباطهای درونی ماهیچهها، استخوانها و مفصلها نه تنها به آنها در انجام وظیفهشان کمک میکند بلکه سلامتشان را محفوظ نگه میدارد در طول تمرینها (ورزشهای) سنگین و شدید، دوسوم خون خروجی از قلب به عضلات منتقل میشود، در حالی که در حالت استراحت یک پنجم آن در اختیار ماهیچهها قرار میگیرد. فعالیت و تمرینهای شدید عضلانی و افراطی میتوانند به اندازهای به استخوانها نیرو وارد کنند که آنها را بشکنند. برعکس با وجود عضلات ضعیف، استخوانها نمیتوانند در وضع صحیح قرار گیرند و در نتیجه ضعیف میشوند و تحلیل میروند.
وضعیت و بازخورد: پیامهای بازخورد به همراه اطلاعات مربوط به وضع بدن و جزئیات مربوط به بخش مربوطه، که حس درونی تحریک شده نامیده میشود. مغز را آماده میسازد. به این ترتیب، ما بدون اینکه ناچار به دیدن یا حس کردن باشیم، درک میکنیم که مثلآ انگشتانمان بسته یا زانویمان خم شده است. هنگام آموختن یک مهارت حرکتی جدید، چشمها روند آن را می نگرند، پوست آن را احساس میکند و مغز عضلات مربوطه را دقیقآ از طریق سعی و خطا کنترل میکند. با تمرین، الگوهای عصب حرکتی و بازخوردهای درونی کاملآ تنظیم میشوند و تثبیت میگردند و سرانجام، حرکت به طور خودکار صورت میگیرد. این کار به وسیله بخش پایینی مغز (سربلوم) ساماندهی میشود و ما از تمرکز طولانی بی نیاز میشویم.
بازخورد حسی : بخشهای انتهایی عصب در عضله، یک اندام حسی کوچک ایجاد میکند (اندامهای دوک عضلانی) این اندامها برای درک کشش و فشار تخصص یافتهاند. آنها پیامها را از طریق رشته عصب به مغز میفرستند. پیامها به قشر مغز میروند. جایی که از طریق آن مغز در میآبد که چه اتفاقی افتاده است.
سید حسام عارف زاده کارشناش تربیت بدنی و کارمند دانشگاه علوم پزشکی بوشهر و عضو هیات پزشکی ورزشی استان بوشهر
ارسال نظر